نسخه پیچ تنها در داروخانه شبانه روزی

سلام شاید بیان خاطرات روزمره یک کمی در اطلاع دادن به مردم موثر باشه

نسخه پیچ تنها در داروخانه شبانه روزی

سلام شاید بیان خاطرات روزمره یک کمی در اطلاع دادن به مردم موثر باشه

هل دادن ماشین ساعت3 صبح

سید دارو | چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۴۷ ق.ظ

سلام

همکارم دو شب پیش که شیفت بوده تعریف می کنه که می خواسته ساعت3 بخوابه که خانمی اومده داروی بچشو گرفته و رفته او هم اومده بخوابه صدای استارت ماشین رو می شنوه که روشن نمی شه با خودش داشته می گفته که الان میاد صداش میزنه واسه هل دادن که میبینه همون میشه به خانمه میگه بذار دنده2 کلاچ رو بگیر گفتم پاتو از رو کلاچ وردار عل که میده میگه ور دار زنه شروع میکنه به استارت زدن میگه پاتو از رو کلاچ وردار چرا استارت میزنی. یه دفعه دیگه شروع میکنه به هل دادن و میگه وردار که دوباره استارت میزنه میگه بیا پایین ببینم.

دوستم میشینه پشت فرمون میبینه سوییچ نیست میگه تا حالا با چی استارت میزدی که زنه هول میشه میگه شاید تو درمونگاه جا گذاشتم که یه زن دیگه میگه افتاد کف ماشین سوییچ رو پیدا میکنه و با اولین استارت روشن میشه

حالا خوبه پراید بوده دوستم میگفت میدیدم پرایده سنگینتره نگو راننده و دو تا زن دیگه سوار بودن نامردا

اینم از برکات شغل ما

 

  • سید دارو

نظرات  (۱)

  • نسخه پیچ
  • سلام دوست عزیز.
    ممنون که به وبلاگ من سر زده بودی. راستش یه مدتی هست که خیلی گرفتارم و فرصت به روز کردن وبلاگ رو ندارم. کوچولو همش گریه میکنه و نمیزاره بابایی برای نوشتن تمرکز کنه.
    اگه منظورتون از گروه از این گروه های وایبری باشه من نمیتونم عضو بشم چرا که تو وایبر و دیگر شبکه های اجتماعی عضو نیستم.
    ممنون از لطفتون.
    پایدار باشید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی