ادامه اعتراض
سید دارو | يكشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۷ ق.ظ
طاقتم تموم شد و زدم بیرون با خداحافظی
از تو فکر داروخونه بیرو ناومدم میخواسنم یه کار جدید بکنم ولی باز سرنوشت نذاشت
32روز بعد یه داروخونه جدید تو شهرمون تاسیس شد
(هنوز هم دکتر نگفته که چه جوری شماره منو پیدا کرده) بهم زنگ زد که نیرو میخواد و از این جور حرفا که همه اولش میزنن
گفتم یه سر حضوری صحبت کنم و جنگ اول به از صلح آخر ولی این یکی با تمام تفکرات قبلی من نسبت به 3داروساز قبلی فرق میکرد
خودش تمام شرایطی که میخواستم(بیمه و حقوق مناسب و ...)من بگم .گفت دیگه حرفی نبود شروع به کار کردم خداییش حالا بعد 4 سال بهترین داروخونه تو شهرمون هستیم و دکتر هم هوای ما 4تا پرسنلش رو داره- ۹۳/۰۹/۱۶